انواع مأموریت‌ها

مأموریت یک هواپیما، یکی از اساسی‌ترین مشخصات آن محسوب می‌شود و برای داشتن درک دقیقی از جایگاهش، فوق‌العاده‌ مهم است. در ادامه، شرح انواع مأموریت‌ها به ترتیب حروف الفبا فراهم شده است. اختصاراً در تعریف هر مأموریت، ویژگی‌هاى مندرج درون کروشه، خصوصیات هواپیماهاى مناسب براى اجراى آن مأموریت را معرفى مى‏‌کند.

 آبى‏‌خاکى – قادر به نشست و برخاست از روى آب و زمین  [مجهز به فروبال]  مثل برییف-۱۲ روسى

 آتش‌‏نشانى– فرونشاندن حریق‌هاى بزرگ، به‏‌ویژه در مناطق جنگلى  [قدرت حمل مقدار فراوانى از مواد خاموش‏‌کننده آتش، قابلیت حفظ تعادل پرواز بر روى جریان‌هاى هواى گرم بالارونده، قابلیت حفظ تعادل در اثر کاهش ناگهانى وزن و تغییر مکان گرانیگاه در یک مدت کوتاه]  مثل سى.ال.-۲۱۵ کانادایى

  آکروباتیک– اجراى مانورهاى نمایشى براى نشان دادن قدرت خلبان، برگزارى مراسم ویژه، و یا سرگرمى  [جثه کوچک با محدودیت بسیار کم در مانور، رفتار کنترل‏‌پذیر در مارپیچ، رفتار ملایم در واماندگى، مجهز به سیستم سوخت‌‏رسان مقاوم در برابر شتاب‌هاى زیاد]

  آموزشى– آموزش خدمه پرواز، به‏‌ویژه خلبان‌ها  [مقاوم در برابر مارپیچ، رفتار ملایم در واماندگى، امکان آماده‏‌سازى سریع براى پرواز مجدد، قیمت نسبتا ارزان، میدان دید بزرگ، ارابه‏‌هاى فرود قوى، مجهز به انواع تجهیزات اویونیکى]  مثل پى.سى.-۷ سوئیسى

  باربرى– حمل انواع مختلف بار، از محموله‌‏هاى پستى گرفته تا مایعات و مواد خوراکى و فاسدشونده وحتى حیوانات (به دلیل اشتراکات زیاد هواپیماهاى باربرى و مسافربرى، معمولاً مسافربرها چنان طراحى مى‌‏شوند که بتوان از آنها براى ساخت مدل‌هاى باربرى هم استفاده کرد. حتى در مواردى، یک هواپیماى خاص را مى‌‏توان در مدت کوتاهى از ترکیب مسافربر به ترکیب باربر، و برعکس، تغییر داد که اختصاراً «کیو.سى.» نامیده مى‌‏شود.) 

بازدارنده– نابود کردن، خنثى کردن، و به تأخیر انداختن عملیات قواى نظامى دشمن، قبل از حمله مؤثربه نیروهاى خودى (اهداف مورد نظر این مأموریت، آنقدر از خط مقدم جبهه دورند که نیازى به آگاهى از آتش و تحرکات نیروهاى خودى نیست. اساساً هواپیماهاى پشتیبانى نزدیک هوایى هم قادر به اجراى این مأموریت هستند.) مثل اف.-۱۱۱ امریکایى

بمب‏‌افکن– حمل و فروریختن مقادیر فراوانى بمب و مهمات مخرب (درواقع، عنوان «بمب‌‏افکن» غالباً براى هواپیماهاى استراتژیک مناسب‌تر است. چنین هواپیماهایى براى نابود کردن مراکز حیاتى و از بین بردن پتانسیل نظامى در قلب خاک دشمن به کار مى‌‏روند. بنابراین، هرچند ممکن است که یک هواپیماى جنگنده هم عملیات بمباران انجام دهد، قدرت حمل مهمات آن، اساساً قابل مقایسه با قابلیت‌هاى یک بمب‌‏افکن واقعى نیست.)  [دوربرد، قابلیت حمل مقادیر فراوانى بمب و مهمات، قابلیت حفظ تعادل در اثر کاهش سریع وزن و تغییر مکان گرانیگاه در مدت زمان کوتاه]

پشتیبانى نزدیک هوایى– اجراى عملیات هوایى بر ضد نیروهاى دشمن مستقر در نزدیکى مواضع خودى (اجراى چنین مأموریتى مستلزم کسب اطلاعات دقیق و لحظه‌‏به‌‏لحظه از تحرک نیروهاى خودى و آتش آنهاست؛ چون به دلیل نزدیکى مواضع خودى با مواضع دشمن، احتمال بروز اشتباه در عملیات زیاد است.)

پیش‏‌اخطار هوابرد– تأمین پوشش رادارى بر روى یک منطقه بسیار وسیع (یک هواپیماى پیش‏‌اخطار هوابرد، رادار تجسسى پرقدرتى را به بالاترین ارتفاع ممکنه مى‏‌برد تا پوشش «خط دید» آن‌‏را افزایش دهد. به طور بسیار تقریبى، شعاع «خط دید» بر حسب مایل، یک و نیم برابر ارتفاع پرواز بر حسب فوت است.) [مجهز به تجهیزات پیشرفته رادارى و الکترونیکى، مداومت زیاد، سقف پرواز بالا] مثل آواکس امریکایى

تحقیقاتى– تحقیقات زیربنایى و آزمایش سخت‏‌افزارهاى عمومى (معمولاً از هواپیماى موفق، مدل‌هاى ویژه‏‌اى در نقش مهدآزمون تدارک مى‌‏شوند، و براى آزمایش اصلاحات پیشنهادى طراحان به کار مى‌‏روند. مهدآزمون‌ها هم هرچند کاربردهاى طراحى دارند، اساساً با هواپیماهاى تحقیقاتى، که صرفاً براى آزمایش‌هاى ویژه‏‌اى طراحى و ساخته شده‏‌اند، متفاوت‏‌اند.)  [دارابودن اقلاً یک ویژگى خاص طراحى و یا قدرت حمل تجهیزات دقیق]  مثل ایکس.-۱ امریکایى

تشریفاتى– جابجایى شخصیت‌هاى مهم  

تهاجمى (ضربتى) – حمله به مواضع زمینى دشمن [موتور کم‏‌صدا، پوشش زرهى براى نقاط حساس و مخازن سوخت، سرعت واماندگى کم، تجهیزات الکترونیکى نسبتا ارزان‏‌قیمت، سیستم‌هاى کنترل پرواز چندگانه مستقل از هم، میدان وسیع پایین‏‌نگرى براى خلبان، ترجیحاً قابلیت اجراى عملیات در شب، قابلیت فرار از موشکهاى زمین‏‌به‌‏هواى کوتاه‌‏برد]  مثل اى.-۱۰ امریکایى

جستجو و نجات– جستجو براى یافتن افراد صدمه دیده و نجات دادن آنها (ممکن است که در چنین مأموریتى، چند فروند هواپیماى بال‏‌ثابت و بال‏گردان، به طور همزمان، شرکت داشته باشند.) مثل اى.-۱ اسکاى‏رایدر

جنگ الکترونیک– استفاده از تشعشعات الکترومغناطیسى به‏ جاى سلاح، و یا منبعى براى جمع‏‌آورى اطلاعات درباره هواپیماى دشمن (معمولاً هواپیماهاى ویژه جنگ‏‌الکترونیک، هواپیماهاى تهاجمى را پشتیبانى مى‏‌کنند، و ضمن تولید اختلالات قوى در سیستمهاى رادارى دشمن، از خود در برابر حملات دشمن دفاع مى‌‏کنند. هرچند بعضى از هواپیماها مخصوصاً براى مأموریتهاى جنگ الکترونیک تدارک مى‌‏شوند، بعضى از هواپیماهاى پیشرفته هم، که اساساً مأموریت متفاوتى دارند، به تجهیزات جنگ الکترونیک مجهزند، و در صورت نیاز، مى‌‏توانند این وظیفه جنبى را هم همزمان با مأموریت اصلى انجام دهند.)  [مجهز به تجهیزات پیشرفته الکترونیکى، مداومت زیاد، مجهز به گمراه‏‌کننده‌‏هاى ویژه‏اى مثل پوشالمینیوم و شعله‌‏نماهاى مادون قرمز براى مقابله با حملات موشکى]  مثل ئى.اف.-۱۱۱ اى. امریکایى

جنگنده (شکارى) – کشف و انهدام هواپیماهاى دشمن  [ قابلیت مانور شدید در یک ارتفاع ثابت و۱ دورزدن سریع، شتاب زیاد با استفاده از موتورهاى پس‏‌سوزدار، امکان پرواز فراصوتى، مجهز به گمراه‏‌کننده‏‌هاى موشک‌هاى دشمن، رادارهاى پرقدرت، مجهز به انواع موشکهاى هوابه‏‌هوا و توپ‌هاى هوایى با نواخت سریع ] مثل اف.-۴ امریکایى

تذکر- واژه عام جنگنده، طیف وسیعى از انواع هواپیماهاى رزمى را دربرمى‏‌گیرد. تقسیم‌‏بندی‌هایى به شرح زیر براى جنگنده‏‌ها وجود دارد:

  • جنگنده رهگیر– جلوگیرى از نفوذ هواپیماهاى دشمن و نابود کردن آنها  [قابلیت صعود سریع با زاویه اوج‌گیرى زیاد و تغییر شدید ارتفاع پرواز، سقف پرواز بالا، رادار دوربرد]  مثل میگ-۲۵ روسى
  • رهگیر همه‌‏گونه هوایى– [قابلیت اجراى مأموریتهاى محوله در همه‏‌گونه شرایط جوى مثل هواى بارانى یا برفى، قابلیت استفاده از باندهاى یخ‌‏زده]
  • رهگیر همه‌‏گونه هوایى محدود– [قابلیت اجراى مأموریت در بسیارى از شرایط جوى]
  • جنگنده برترى هوایى – پاکسازى حریم هوایى خودى از قواى هوایى دشمن (جنگنده‏‌هاى برترى هوایى به مدد قابلیت‌هاى ویژه در درگیری‌هاى هوایى، میدان نبرد را براى همه هواپیماهاى نظامى دشمن ناامن مى‌‏کنند.) مثل اف.-۱۵ امریکایى 
  • جنگنده نفوذى– نفوذ به مواضع دشمن و حمله به هواپیماها در شرایط غافلگیرکننده  [قابلیت پرواز در ارتفاع پایین و در زیر پوشش رادارى دشمن، قدرت مانور زیاد در ارتفاع پایین]  مثل میراژ ۳ ئى. فرانسوى

  دریاپایه (ناونشین) – نشست و برخاست از روى ناوهاى هواپیمابر  [استحکام خاص سازه‏اى به‌‏ویژه براى توقف با چنگک، ارابه فرود قوى، پایدارى و کنترل بسیار دقیق به‏‌ویژه در پرواز با یک موتور خاموش، سرعت واماندگى کم، ترجیحا داراى جثه جمع‌‏وجور یا بال متحرک و یا بال تاشونده]  مثل اف.-۱۴ امریکایى

دیده‏‌بانى– جمع‌‏آورى اطلاعات تاکتیکى در مورد دشمن  [سرعت پرواز کم، قابلیت مانور نسبتاً زیاد، قابلیت استفاده از باندهاى کوچک، میدان دید وسیع، پوشش زرهى نقاط حساس]  مثل او.وى.-۱۰ امریکایى

سوخت‏رسان– سوخت‌‏دهى به هواپیماهاى در حال پرواز  [پایدارى زیاد به‏‌ویژه ضمن انتقال تدریجى سوخت به هواپیماى گیرنده، تشکیل گردابه‏‌هاى پشت هواپیما به صورت کنترل‏‌شده]  مثل کى.سى.-۱۳۵ امریکایى

شخصى– حمل‏‌ونقل شخصیت‌هاى مهم دولتى و شرکت‌هاى خصوصى (معمولاً هواپیماهاى کوچک)

شناسایى– عملیات شناسایى بر فراز مواضع دشمن  [مجهز به وسایل پیشرفته عکسبردارى و استراق سمع، سقف پرواز بالا، مداومت زیاد، سرعت زیاد]  مثل اس.آر.-۷۱ امریکایى

ضدزیردریایى– کشف و انهدام زیردریایى‏‌هاى دشمن  [مداومت زیاد در ارتفاع پایین، قابلیت حمل و پرتاب اژدر]  مثل اس.-۳ اى. امریکایى

کشاورزى– سمپاشى و بذرپاشى مزارع وسیع  [سرعت واماندگى کم، قابلیت تغییر سریع ارتفاع در سرعت‌هاى کم، میدان دید مناسب براى خلبان]  مثل درومادر لهستانى

گشت‏‌زنى– اجراى مأموریتهاى ساحلى مثل تجسس و نجات (در اصطلاح امریکایى به هواپیمایى اطلاق مى‏‌شود که براى حمله به زیردریایى‏‌ها و شناسایى دریایى در اقیانوس‌ها بکار مى‌‏روند.) [مداومت زیاد، سرعت کروز کم]  مثل اوریون امریکایى

محلى– جابه‌جایى مسافر از فرودگاه‌هاى مناطق نسبتاً دورافتاده به فرودگاه‌هاى اصلى یا بین‌‏المللى، یا خدمات درجه سوم  

مسافربرى(ترابرى) – حمل‌‏ونقل اقلاً ۱۰ نفر مسافر یا بار هم‌‏وزن آنها (بیشترین وزن برخاستن حداقل باید ۵۶۷۰ کیلوگرم  معادل ۱۲۵۰۰ پوند باشد.)  [قدرت حمل بارمزد با شیوه‏‌هاى متعدد توزیع وزن] مثل ایرباس ۳۳۰

توجه ۱ – هواپیماهاى مسافربرى بر حسب مقدار برد، به صورت زیر قابل‏‌دسته‌‏بندى هستند:

  •   نزدیک‌‏برد– جابه‌جایى مسافر با سرعت کروز عادى تا برد ۲۲۲۴ کیلومتر (معادل ۱۳۸۲ مایل)
  •   میان‏‌برد– جابه‌جایى مسافر با بیشترین بارمزد تا برد ۲۷۸۰-۶۴۸۶ کیلومتر (معادل ۱۵۰۰-۳۵۰۰ مایل دریایى)
  •   دوربرد– (بدون تعریف دقیق) جابه‌جایى مسافر تا برد بیشتر از نوع میان‏‌برد

توجه ۲ -هواپیماهاى مسافربرى بر حسب آرایش صندلی‌ها، به صورت زیر قابل‏‌دسته‌‏بندى هستند:

  •   پهن‌‏پیکر– حمل مسافر در آرایشى از صندلی‌ها با دو راهرو[کمترین عرض درونى کابین معادل ۴.۷۲ متر معادل  ۱۵ فوت و ۶ اینچ]  مثل بوئینگ ۷۴۷ امریکایى
  •   باریک‏‌پیکر– حمل مسافر در آرایشى از صندلی‌ها با یک راهرو و پهناى کابین تقریبا ۳ متر (معادل ۱۰ فوت) مثل بوئینگ ۷۳۷ امریکایى

همگانى– اجراى مأموریت‌هاى مختلف، عمدتاً ترابرى با بارمزد کم [قابلیت تجهیز به وسایل ویژه مثلاً براى عکس‌بردارى یا کشیدن هواسر و یا حتى تهاجم زمینى در جنگ‌هاى محدود]

ویتول/استول (عمود پرواز/ زودپرواز) – نشست و برخاست به صورت کاملاً عمودى و یا از روى یک باند بسیار کوتاه [مجهز به موتورهاى بسیار پرقدرت، امکان تغییر جهت نیروى رانش مثلاً با چرخاندن اگزوزها در حالتهاى عمودپروازى] مثل هاریر انگلیسى